شهدای ایران shohadayeiran.com

علیرضا جلولی که چند روز پیش خانه کلید نخورده‌اش را با قیمت پایه ۳.۵ میلیارد تومان برای کمک به مردم لبنان آگهی کرده بود، خبر داد که یک نیکوکار این خانه را از او خریداری کرده است و پس از پرداخت پول، دوباره این خانه را به او هدیه داد تا جلولی برای بار دوم این خانه را به فروش بگذارد.

به گزارش شهدای ایران به نقل ازهمشهری ، همه اتفاقات با یک پست اینستاگرامی شروع شد، علیرضا جلولی از فعالان سابق انجمن اسلامی، با انتشار یک آگهی در اینستاگرام موج جدیدی از کمک‌ برای مردم لبنان و غزه را رقم زد. در پست اینستاگرامی جلولی نوشته شده بود که یک واحد آپارتمان کلیدنخورده واقع در شهر پردیس را با قیمت پایه ۳.۵ میلیارد تومان برای کمک به مردم لبنان فروخته می‌شود.

از همان روز اول مردم زیادی برای خرید این خانه که بناست کمکی برای مردم لبنان و غزه باشد، پای کار آمدند تا جایی که این خانه با قیمت پایه ۳ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان، الان خریدارهایی با قیمت بیش از ۵ میلیارد دارد.

علیرضا جلولی که این روزها تلفنش مدام برای خرید خانه زنگ می‌خورد در گفتگو با همشهری به روایت لحظاتی پرداخت که با همسرش دست به این تصمیم مهم زدند و خانه‌ای که ۱۲ سال برای دریافت سند آن صبر کرده‌بودند را به قول خودش«به کمال» رساند و قرار است آن را با هزینه در مسیر حمایت از مظلوم، ماندگار کند.

چی شد که این تصمیم مهم را گرفتید؟

این تصمیم برای من چند سطح داشت، اول اینکه از نظر شرعی ما موظف هستیم و باید زمانی که ندای طلب یاری مسلمانی به گوشمان می‌رسد به یاری او برویم. در این مدت هم دیدیم که مردم لبنان با اینکه خودشان درگیر مشکلات کشورشان بودند، فلسطین را تنها نگذاشتند، الان هم ما باید به آنها کمک کنیم. این موج همدلی نشان می‌دهد که ما همه در یک جبهه هستیم.

از سوی دیگر یک بحث انسانی مطرح است و به عنوان یک انسان باید به این مردم کمک کرد. زمانی که من دیدم عده‌ای انسان به وسیله رژیم اشغالگر صهیونیستی به خاک و خون کشیده می‌شوند، اگر از جان و مالم نگذرم، درست انتخاب نکرده‌ام و باید در انسانیتم شک کنم.

در سطح سوم هم موضوع امنیت ملی مطرح است و من اگر می‌خواهم از وطنم ایران دفاع کنم، باید دشمن تا دندان مسلح را خارج از مرزهای کشورمان زمین گیر کنیم.

از روزی بگویید که اولین جرقه‌های این تصمیم در ذهن‌تان روشن شد. واقعیت این است که در این شرایط مالی برای مردم عجیب است که یک فرد از خانه نوساز خود بگذرد.

من به عنوان یک دهه شصتی این تصمیم را گرفتم. ۱۲ سال پیش یعنی سال ۹۱ که شغلی نداشتم، برای مسکن مهر اقدام کردم. تمام دار و ندارمان را فروختیم تا پول مسکن مهر را تأمین کنیم. بالاخره پارسال به ما گفتند که برای تحویل خانه بیایید. ما رفتیم و همین چند روز پیش سند منزل را به ما تحویل دادند.

این تصمیم حاصل مشورت با همسرتان است؟ اطرافیانتان به شما نگفتند که این کار را نکنید؟

شبی که اخبار غیررسمی در رابطه با شهادت سیدحسن نصرالله مطرح شده بود، من واقعا ناراحت و عزادار بودم. اینکه در ایران نمی‌توانم کاری برای این سید شهید انجام دهم، من را کلافه کرده بود. ما به عنوان شیعه، یک سری ادعاها داریم و همیشه به خودمان می‌گوییم ای کاش در کربلا همراه امام حسین(ع) و همراه با مظلوم بودیم. هر کدام از ما یک روز امتحان داریم، آن شب هم برای من برهه امتحان بود تا از مالی که دارم بگذرم. من الان ماشین ندارم و شاید برایم لازم بود تا ماشین بخرم اما پیش خودم وقتی فکر کردم، دیدم که نمی‌توانم من ماشین داشته باشم و برادرهای دینی من در آن سوی مرزها جان بدهند. نبود این مال من را از زندگی نمی‌اندازد و پس این تصمیم را گرفتم.

همین تصمیم هم نشان از فداکاری دارد...

بستگی دارد که به ماجرا چطور نگاه کنیم. مال دنیا رفتنی است، من فقط با این تصمیم آن را ماندگار کردم. هر مالی یک کمالی دارد، مثلا کمال جان انسان این است که راه خدا شهید شود، از نظر من کمال یک مال هم زمانی رقم می‌خورد که در مبارزه با ظالم که امروز همان رژیم صهیونیستی است، صرف شود.

این موضوع را چطور با همسرتان مطرح کردید؟

قرار بود هفته بعد از آن شب، من برای گرفتن سند مسکن مهر بروم. وقتی ما همسرم مطرح کردم، ایشان هم استقبال کرد تا از این طریق ۱۲ سال انتظارمان به کمال برسد. یادم می‌آید زمانی که مسکن مهر را ثبت نام کردم، پدرم زنده بود و مدام به من می‌گفت برو سریعتر این مسکن مهر را تحویل بگیر، مبادا از دستت برود. پدرم زنده نماند که تحویل این مسکن مهر را ببیند اما الان خیالم راحت است که روح پدرم از این انتخاب من شاد هست و این ۱۲ سال انتظار ختم به خیر و دفاع از مظلوم شده است.

همسرم اولین نفری بود که ماجرا را فهمید و خیلی هم استقبال کرد. در ذهنم بود که با مادرم موضوع را مطرح کنم اما نگران شدم که نکند مادرم به خاطر نگرانی‌های خاصش برای فرزندش، نکته‌ای بگوید که در معذوریت احترام مادر قرار بگیرم و نتوانم این کار را انجام بدهم. نکته جالب این است که پس از انتشار خبر فروش این خانه در اینستاگرام، مادرم با من تماس گرفت و گفت« چقدر کار خوبی کردی، من هم می‌خواستم به تو بگم که این مسکن مهر را برای مردم لبنان و غزه بفروشی اما نگفتم چون حس کردم نکنه به خاطر من در تعارف بمونی.»

چه کسی خانه را خرید؟

یک نیکوکار تهرانی که خواستند گمنام بمانند، آپارتمان مسکن مهر را در تاریخ ۱۴۰۳/۰۸/۰۸ به قیمت پایه ۳.۵ میلیارد تومان خریداری کردند و مجددا به من هدیه دادند. چک خرید ایشان در تاریخ مذکور در نزد پست بانک ایران؛ اعلام‌شده در سایت رهبر معظم انقلاب، به حساب پویش ملی ایران همدل حواله و واریز شد.

الان برای بار دوم این هدیه خیر در شهر جدید پردیس تهران، کلید نخورده، به بالاترین قیمت پیشنهادی و با همان قیمت پایه ۳.۵ میلیارد تومان به نفع حزب‌الله قهرمان لبنان به حراج گذاشته می‌شود. خریدار محترم کل مبلغ معامله را به شماره حساب اعلام شده در سایت دفتر رهبر معظم انقلاب، واریز خواهد کرد.

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار